معماری و هوش مصنوعی
به سمت عصر طراحی تقویت شده با هوش مصنوعی تولیدی
فیلیپ ف. یوان
با توسعه سریع هوش مصنوعی (AI)، رابطه بین انسان و ماشین به یک نگرانی مهم تبدیل شده است. یک دیدگاه پیشنهاد میدهد که هوش مصنوعی دارای موضوعیت خواهد بود: ماتیاس دل کامپو تأکید میکند که برخلاف ابزارهای سنتی که به ماشینها نحوه انجام وظایف را آموزش میدهند، هوش مصنوعی به ماشینها نحوه یادگیری را آموزش میدهد (کامپو، 2022). به گفته او، هوش مصنوعی توانایی و آگاهی برای شناخت جهان دارد؛ نیل لیچ و همکارانش استدلال میکنند که هوش مصنوعی جایگزین اکثر معماران خواهد شد و منجر به بیکاری گسترده میشود (لیچ، 2021). سایر نظرات بر این باورند که هوش مصنوعی بیهوش است، قادر به فکر کردن نیست و همانند ابزارهایی مانند ماشینهای اتوماتای سلولی، پارامتری سازی و غیره است. به گفته ماریو کارپو، هوش مصنوعی مبتنی بر داده از بهینهسازی تکراری برای حل مسائل استفاده میکند که باید قابل اندازهگیری و قابل بهینهسازی باشند. بنابراین، نقش هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار به پدیدهها و عوامل قابل اندازهگیری محدود میشود (کارپو، 2023).
استدلالهای فوق ممکن است به دلیل مواضع افراطی آنها منحرف شده باشند. فناوری یک تمدن نوظهور نیست که جایگزین انسان شود و نه ابزاری است که توسط سلطه انسانی کنترل شود. به نظر میرسد هوش مصنوعی به تدریج توانایی تحلیلی و خلاقیت را نشان میدهد و با گسترش بدن و آگاهی انسان، بینش حیاتی به انسان ارائه میدهد. شیکیائو لی معتقد است که در حالی که الگوریتمها در توانایی تولید اطلاعات اصلی شبیه به زندگی شدهاند، آنها به طور مداوم اطلاعات نادرست و شتاب انتروپی تولید خواهند کرد (لی، 2023). اگر بخواهیم این شتاب سریع به سمت انتروپی را معکوس کنیم، الگوریتمها باید در تمام جنبهها از جمله صداقت و نگیانتروپی شبیه به زیستشناسی باشند. با این حال، هوش مصنوعی مکانیسمهایی که احساسات و آگاهی را امکانپذیر میسازد و همچنین معماریهای اخلاقی و الگوریتمی تبادل اطلاعات را ندارد؛ برای تحقق زندگی و صداقت هوش مصنوعی، انسانها باید به ناچار موضوعیت آن را راهنمایی کنند.
در نتیجه، هوش مصنوعی و هوش انسانی باید هدفشان را به همپوشانیهای مرزی برای معکوس کردن شتاب انتروپی، مانند تکمیل متقابل، گسترش و تقویت، تبدیل کنند و به نهادهای وابسته به هم تبدیل شوند. به جای اصرار بر ویژگیهای متضاد که تفاوت بین هوش انسانی و ماشینی را نشان میدهد، تأکید بر امکان سازگاری آنها میتواند تکینگی هوش ماشینی آینده را امکانپذیر کند. از طراحی کمکی هوشمند تا طراحی تقویت شده هوشمند، ماشین توانایی ادراک، تفکر و تخیل معماران را افزایش میدهد. پارادایمهای خلاقیت حاصل از همزیستی انسان و ماشین نشان میدهد که چگونه هوش مصنوعی زمینه دانش معماری را در عصر پساهومان گسترش میدهد.
موضوعیت بازسازی شده همزیستی انسان و ماشین، سیستم دانش معماری را به سمت تکرار سوق خواهد داد. هوش مصنوعی تفکر طراحی را تقویت خواهد کرد و به سه انقلاب منجر خواهد شد: طراحی الهامبخش، طراحی سفارشیسازی شده و طراحی تقویت شده. اول، فناوری هوش مصنوعی پارادایم خلاقیت تفکر طراحی را الهام میبخشد و عمل صرفاً انسانی را به سمت همآفرینی نرمافزار تغییر میدهد؛ دوم، فناوری هوش مصنوعی پارادایم تولید هوشمند معماری سفارشی را معرفی میکند و فرآیند تولید مفهوم طراحی را از دیدگاه دادهها، مدل، فرآیند و ارزیابی تغییر میدهد؛ سوم، فناوری هوش مصنوعی ظرفیت ادراک، تحلیل، تصمیمگیری و بازخورد مربوط به سیستم دانش معماری را بهبود میبخشد. پیشرفتهای تکنولوژیکی فعلی دلیل قابل توجهی برای تحلیل و بحث در مورد تحول پارادایمهای طراحی معماری ناشی از همزیستی اصول بیولوژیکی و ماشینی فراهم میکند. عصر پساهومان امکانات اخلاقی و زیباییشناسی جدیدی به دلیل دانش فعال و کافی از جفتسازی استنتاج هوش مصنوعی و استدلال طراحی معماری خواهد داشت.
خروجی نویسندگی مورد انتظار طراحی معماری هیبریدی شامل اکتشاف پلتفرمهای طراحی تقویت شده با هوش مصنوعی منحصر به فرد توسط معماران فردی یا موسسات طراحی معماری خواهد بود. در ایجاد یک پلتفرم طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی برای افراد، دانش و تجربه موجود میتواند برداشت شود، در حالی که ویژگیهای منحصر به فرد و شخصی کل فرآیند طراحی میتواند تقویت شود. رویکرد طراحی معماری تقویت شده با هوش مصنوعی نیاز به یک سیستم داده خاص و توسعه یک مدل آموزشی دارد. یک الگوریتم تولیدی مبتنی بر کاربر میتواند همبستگی بین هوش مصنوعی و تفکر طراحی را به شدت افزایش دهد. مدل هوش مصنوعی که توسط معمار آموزش داده و تنظیم شده است، ادراک، توانایی تحلیلی، تخیل و خلاقیت معمار را تحریک خواهد کرد. به طور همزمان، بازخورد مداوم امکانپذیر خواهد ساخت که معماری زندهای در عصر پساهومان داشته باشیم.
مدل سفارشیسازی شده توصیف شده در بالا میتواند با ایجاد بنیاد هوش مصنوعی عمومی تحقق یابد. هدف از FUGenerator ارائه یک هوش مصنوعی عمومی قابل آموزش به پلتفرم طراحی معماری برای خدمت به کاربران با وابستگیهای مختلف است. در طول توسعه، برقراری یک بحث عمیق در مورد نحوه تعامل یک جامعه مبتنی بر منبع باز و اشتراکگذاری اهمیت خواهد داشت. از اهمیت بالایی برخوردار است که اصل اشتراکگذاری منبع باز ایجاد شود، تا جامعه اجتماعی ارگانیک همکاری صنعت-دانشگاه-موسسه شکل گیرد و آن را بر اساس سیستم همکاری انسان و ماشین ادغام کند در حالی که اصول موجود BIM و بهروزرسانیهای آنها در نظر گرفته شود. علاوه بر تولید هندسه طراحی و مدلهای مبتنی بر اطلاعات، اصل اشتراک دانش باید به گسترش دانش معماری کمک کند. جامعه تحقیق و توسعه معماری جدید باید به طور قوی کارایی، دقت و استانداردسازی پلتفرم طراحی را کاوش کند.
به عنوان یک پارادایم جدید در طراحی معماری، هوش مصنوعی توانایی معماران برای تجسم و طراحی فضاهای مجازی را بهبود میبخشد. با این حال، تا چه حد ضروری است که هوش مصنوعی در ساخت فضاهای فیزیکی گنجانده شود؟ هوش مصنوعی هنوز در مرحله تولید تصاویر پیکسلی و ابرهای نقطهای وکسل قرار دارد. توسعه طراحیهای هوشمند پیشبینیشده که بر بردارسازی و تجسم سهبعدی تمرکز دارد، مداخلاتی را بر اساس فرآیند ساخت هوشمند امکانپذیر خواهد ساخت. اتصال بیوقفه بین طراحی تولید شده هوشمند و ساخت هوشمند ماشین، الگوهای تولید صنعت ساخت را به طور کامل متحول خواهد کرد. معماران فراتر از مرحله طراحی با فرآیند تولید در سیستمهای ساخت متمرکز بر ادغام هوش مصنوعی و ساخت رباتیک درگیر خواهند شد. عصر پس از لئون باتیستا آلبرتی، که با جدایی بین طراحی و تولید مشخص میشود، نیازمند بازاندیشی گسترده در مسئولیتهای معماران و تقسیم کار است. میتوان استدلال کرد که اختلال فعلی در حوزه طراحی فضایی نقطه شروع ضروری برای توسعه یک نظریه جدید است، نظریهای که بر درک گستردهتر صنعت ساخت هوشمند متمرکز است.
تحلیل آسانی که ایده مصنوعی تولید شده برای کاربر معاصر جذاب است یا شیفتگی دعوتکننده به ظرفیت کد برای ایجاد ممکن است به سوالات بیشتری نسبت به پاسخها منجر شود. فناوری میتواند هم به عنوان درمان و هم به عنوان سم برای بشریت دیده شود، یک شمشیر دو لبه. آیا فکر ناشی از ابزارهای هوشمند ویژگیهای غالب خلاقیت انسانی را بیثبات خواهد کرد؟ آیا انسانها میتوانند الگوریتمها و فناوریهایی شبیه به زندگی ایجاد کنند که حقیقت تولید کند و شتاب انتروپی را معکوس کند؟ فیلسوف فرانسوی برنارد استیگلر پیشنهاد میکند که "دانش فناورانه دارویی است، یعنی ساختار دوگانه یک دارو را دارد: همواره هم بالقوه مفید و هم بالقوه مضر است" (استیگلر، 2011)، به نظر میرسد که توسعه تمدن انسانی در حال حاضر به طور جدی با تلاشها برای تعریف روشن رابطه بین طبیعی و مصنوعی مرتبط است. در عصر دوگانگی هوش مصنوعی و ذهن انسانی، ما باید پیامدهای تصمیمات پساهومانیستی را درک کنیم تا انقلاب در حرفه معماری بر پایهای محکم رشد کند.
لینک مقاله